کـوچــه ی تنهـــــایـی



ازینکه چشام بارونی شد ناراحت نیستم؛

ازینکه تنهام ناراحت نیستم؛

ناراحتم ازینکه چندین سال دوستی و عشقو ندیده گرفت؛

ازین ناراحتم که پشتمو خالی کرد . 

ازین ناراحتم که دیگه نمیتونم بهش اعتماد کنم.

آرام جان از عشقمان چیزی نمانده
دوری تو جان مرا به لب رسانده!
بی آشیان از غم تو ویرانم در این هوا بغضی پر از تکرارم…
آرام جانم میرود از سینه جانم
میبرد آتش و خاکستر شدم آخر نماندی!
باران عذابم میدهد دریا عذابم میدهد!
از ماه تنهاتر شدم آخر نماندی…

آخر همان شد که نباید میشد.!


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

قصه های کوتاه آموزنده کودک و نوزاد تولدی دیگر kpop♥exo♥nct قالب شعری فیدان سایت تفریحی و سرگرمی متن و داستان های کوتاه! moafaghiatmag شاعرانه عشق منه 23 ساله سایت رسمی مهدی کرمانی(1724)